پرورش هوش هیجانی کودک
هنگامی که شما به کودک خود کمک می کنید تا احساسات تند و تیز خود مانند عصبانیت، ناامیدی یا آشفتگی ذهنی را درک کرده و آن هارا مدیریت کند در واقع کمک می کنید تا بهره هوش عاطفی یا هوش هیجانی در او افزایش پیدا کند.
هنگامی که شما به کودک خود کمک می کنید تا احساسات تند و تیز خود مانند عصبانیت، ناامیدی یا آشفتگی ذهنی را درک کرده و آن هارا مدیریت کند در واقع کمک می کنید تا بهره هوش عاطفی یا هوش هیجانی در او افزایش پیدا کند.
کودکی که بهره هوشی عاطفی او بالاتر باشد قادر است ارتباط بهتری با احساسات خود برقرار کند، در هنگام اوج هیجان های عاطفی خود را آرام تر کند، دیگران را بهتر درک و با آن ها بهتر ارتباط برقرار کند و ایجاد روابط دوستانه محکمتر برای او آسان تراست.
متخصصان براهمیت بهره هوش هیجانی و نقش آن در کمک به کودکان برای افزایش سطح اعتماد به نفس و مسئولیت پذیری و نهایتا تبدیل شدن به بزرگسالانی که بتوانند با مهارت با دیگر افراد جامعه ارتباط برقرار کنند تاکید می کنند.
-شما چگونه می توانید به کودک خود کمک کنید تا بهره هوش عاطفی اش افزایش پیدا کند؟
- با توجه و ابراز احساسات به حرف هاي او گوش بدهيد.
- به كودك خود كمك كنيد تا احساسات خود را نامگذاري كند:
اگر او به خاطر اينكه نمي تواند به پارك برود احساس نااميدي يا ناكامي مي كند شما مي توانيد بگوييد: «احساس مي كني ناراحت هستي؟»
همچنين مي توانيد به او كمك كنيد تا بفهمد كه داشتن احساسات متضاد يا متعارض پيرامون يك چيز طبيعي است. مثلا او مي تواند در هفته اولي كه به مهدكودك مي رود هم هيجان زده باشد و هم كمي بترسد.
- احساسات كودك خود را با ارزش شمرده و آن ها را تائيد كنيد:
هنگامي كه كودك شما نمي تواند پازل را كامل كند و در نتيجه عصباني مي شود و كج خلقي مي كند به جاي اينكه به او بگوييد: «دليلي وجود ندارد كه اينقدر ناراحت باشي» بهتر است تصديق كنيد كه واكنش او كاملا طبيعي است. بگوييد: «وقتي آدم نمي تونه پازل را كامل كنه واقعا حوصله اش سر مي ره. مگه نه؟».
-كج خلقي ها و بد اخلاقي هاي او را به يك ابزار آموزشي مفيد تبديل كنيد:
هنگامي كه كودك با شما يا يك بچه ديگر مشكل پيدا مي كند محدوديت هاي او را به وضوح برايش توضيح دهيد سپس او را به سمت پيدا كردن راه حل مناسب راهنمايي كنيد. مثلا شما مي توانيد بگوييد: «مي دانم از اينكه خواهرت ساختماني را كه با آجرهاي اسباب بازي ساخته بود خراب كرد عصباني هستي. اما نبايد او را بزني. پس وقتي عصباني مي شوي چه كار ديگري مي تواني بكني؟»
- با حفظ آرامش خودتان يك الگوي مناسب براي كودك باشيد:
در زمان عصبانيت جملات و حرف هاي نامناسب، تند و زننده به كار نبريد. بهتر است به جاي گفتن اينكه «تو من رو ديوونه مي كني» بگوييد: «وقتي اين كار را مي كني من عصباني مي شوم»؛ در اين صورت كودك شما مي فهمد كه مشكل به رفتار او بر مي گردد نه به خود او.
- از انتقاد بيش از حد خودداري كنيد زيرا موجب مي شود كه كودك اعتماد به نفس خود را از دست بدهد.
- بازی «شاید...» را جدی بگیرید:
بازی «شاید...» یکی دیگر از بازی هایی است که به کودک کمک می کند احساسات گوناگون را درک کند. وقتی که در خیابان هستید و کسی را غمگین می بینید، این بازی را شروع کنید. اجازه دهید هر کس، دلیل ناراحتی او را حدس بزند: «شاید او دیر به محل کار خود رسیده است»، «شاید با کسی، بحث کرده است» و ...
- تحقیر نکنید
به او اجازه دهید احساساتش را بیان کند. به جای نادیده گرفتن یا تحقیر کردن احساسات فرزندتان، به او اجازه دهید آنها را بیان کند؛ برای مثال، به او نگویید زخمی به این کوچکی که درد ندارد. با او، طوری رفتار کنید که بتواند احساساتش را برایتان بازگو کند.
- همدردی کنید:
همدردی کردن به کودک کمک می کند که متوجه شود زندگی احساسی خطرناک یا شرم آور نیست و همه در زندگی شان، با احساسات متفاوت درگیرند.
- حل مساله را به او یاد بدهید:
ممکن است فکر کنید که این کار برای یک کودک نوپا زود است اما حتی از همین سنین هم می توان به کودک مهارت های حل مساله را یاد داد. وقتی با کودکان دیگر اختلاف پیدا می کند، محدودیت ها را برایش مشخص کنید و او را راهنمایی کنید که به راه حل مناسب دست پیدا کند.
مثلاً اگر خواهر کوچکترش مداد او را برداشته و نمی دهد و دارند با هم کشمکش می کنند و مداد را از دست هم می کشند، به او بگویید می دانم که از دست خواهرت عصبانی هستی چون مدادت را برداشته اما حق نداری او را بزنی بلکه می توانی مداد دیگری به او بدهی و مال خودت را از او بخواهی.
گرد آورنده:چه گور فرکیش
کارشناس ارشد روانشناسی
مركز كاردرماني و گفتاردرماني تاك