لجبازی کودک
یه موضوع رایج که خیلی از خانواده ها درگیرش هستن #لجبازیه!!
اما اول بریم سراغ "علت" لجبازی کودک :
یه موضوع رایج که خیلی از خانواده ها درگیرش هستن #لجبازیه!!
اما اول بریم سراغ "علت" لجبازی کودک :
کودک از ۲ تا ۳ سالگی لجبازی را شروع یا بهتر بگوییم کشف می کند. وی به درجه ای از خودآگاهی و شناخت محیط و اطرافیان می رسد که می فهمد رفتارش روی دیگران تاثیر می گذارد و واکنش ها را برمی انگیزد. از این رو در برخی امور و هنگامی که از وی کاری خواسته می شود لجبازی را به کار می گیرد تا واکنش ها را مشاهده کند و کنجکاوی اش ارضا شود. این کنجکاوی می تواند به همان رفتار یا خواسته مربوط باشد یا به شخص درخواست کننده. کودک بدون آن که درباره لجبازی قضاوتی داشته باشد یا آن را خوب یا بد بداند تنها لجبازی را به عنوان وسیله ای برای محک زدن واکنش دیگران به کار می گیرد. یادگیری نه گفتن و توانایی امتناع کردن قدرت لجبازی را در کودک بالا می برد و به او در کشف دنیایی که پیش رو دارد کمک می کند.
واکنش اطرافیان بویژه والدین که کودک از نظر عاطفی به آنان وابسته است تعیین کننده ضعیف یا قوی شدن لجبازی در کودک است. واکنش های هیجانی، عصبی و تنبیه گونه در برابر لجبازی می تواند ابعاد آن را گسترده کند و لجبازی را به عادتی دائمی برای کودک تبدیل سازد. از سوی دیگر ممکن است این رفتارهای نادرست از سوی والدین نیاز کودک به امتناع و ارضای کنجکاوی را سرکوب کند. در چنین شرایطی دیگر نباید انتظار داشت استقلال شخصیتی کودک در سنین بالاتر رشد کند و شکل بگیرد. والدین باید بدانند لجبازی کودک خصلتی طبیعی است که باید پذیرفته شود. گاهی کودک به لجبازی به چشم یک بازی نگاه می کند و می خواهد والدین را در این بازی شریک سازد. معلوم است کودکانی چنین رفتاری از خود نشان می دهند که نیاز آنها به بازی و لذت بردن در کنار والدین و همچنین تماس فیزیکی با بدن والدین در آنها ارضا نمی شود. ممکن است کودک لجبازی را به نشانه قهر انجام دهد و بخواهد به والدین بفهماند دلخور یا مخالف است. در حقیقت لجبازی کودک در هر زمینه ای معنای خاص دارد که باید درک و شناسایی شده و سپس مشکل برطرف گردد. بدترین حالت آن است که کودکی لجبازی را از حد بگذراند و والدین گمان کنند این کودک ذاتا لجباز است. چیزی به نام لجبازی یا پرخاشگری و ناسازگاری ذاتی وجود ندارد، بلکه هر معلولی در کودکان علتی دارد که باید برطرف شود. ناگفته نماند که نوعی از لجبازی نیز وجود دارد که با استقبال والدین همراه است و از همین طریق تقویت می شود. در این حالت که به لوس شدن تعبیر می شود کودک امتناع ها و اصرارهای بیجا را به بازیچه ای برای جلب توجه و بلکه رضایت والدین تبدیل می کند و از همین طریق تاثیری عاطفی بر والدین می گذارد تا به خواسته اش برسد.
والدین عزیز چندتا توصیه و راهکار
اول: این بکن،نکن ها جواب نمی ده!
به كودك چيزي مي گوييم واو لجبازي مي كند.بيابيد اين جمله را آناليز كنيم وبراي هر يك راه حلي پيدا كنيم آيا آنچه كه به كودك مي گوييم،سلبي است يا ايجابي (یعني نكن است يا بكن)
هدف از دستور ما چيست؟آيا كودك واقعاًمي تواند كاري را از او خواسته ايم را يا آن كاري كه او را از انجامش منع كرده ايم برآورده كند؟یادمان نرود که *بايد از هر كسي چيزي را توقع داشت كه بتوان از عهده انجامش بربيايد. * اگردرخلال دستورهاي ريز ودرشتتان، درخلال بكن ونكن هاي گاهي زائد وبي فايده، كه گاهي اگر خود ما را روانكاوي كنند،ريشه خيلي ازآنها را در كودكي خودمان پيدا بايد كرد.
درباره قسمت اول وبحث درمورد جنس درخواست ما كه سلبي است يا ايجابي،اصولاً،كودكان ميانه خوبي با درخواست هاي سلبي ندارند.پس نكن.فلان كار را بكن،فلان طور راه نرو،جيغ نزن،دست توي بيني ات نكن و…. معمولاً جواب نمي دهد!!!…
دوم: ریشه یابی کنید :
درابتدا بايد دقت كنيم كه ريشه ي آن حركت ناخوشايندي كه كودك انجام مي دهد چيست؟ آيا نياز او براي جلب توجه است؟ آيا آن كار به اوآرامش مي دهد؟آيا نیازحسی است؟آيا سطح توانائي اش در همين حد است؟آيا عادتي است؟
هر كدام از اين موارد كه باشد نمي توان با گفتن يك دستور بكلي قال قضیه را كند به جاي آن بهتر است به قول معروف گولش بزنيم!این اصطلاح در اصل یک تکنیک رفتار درمانی است که یک کار مطلوب را جایگزین رفتار نامطلوب می کنیم.
جهت انجام این تکنیک بهتر است از واژه زیر استفاده کنیم که اگر توونستی، این کار را بکنی؟!در این مواقع اگر نیاز کودک به جلب توجه ریشۀ حرکت ناپسندش باشد سریعاً فعالیت دلخواه شما را جایگزین می کند.مثلا به کودکی که مدام برهمه چیز لگد می زند می گویم.
بیا ببینیم زورت می رسد تا به این توپه لگد بزنی؟اگر راست می گی و خیلی قوی هستی بیا کمک کن این صندلی ها رو تنهائی جمع کن.در این حالت در اثر اشتغال به فعالیتی از نوع موازی، مشارکتی، رقابتی و هر نوع دیگر،او را از حال و هوای حرکت ناپسندش بیرون بیاوریم بدون این که احساس کند ما روی فلان حرکت او حساس می شويم
سوم: ضعیف نباشید
در حقیقت باید از موضع قدرت و عقل برخوردکنیم و نقطه ی ضعفمون را نشان ندهیم.چرا که دیده ایم خیلی از ماها عملاً آنقدر واکنش شدیدی به رفتارهای کودکان نشان می دهیم که کودک هر قدر که کوچک باشد متوجه می شود که نقطه ضعف ما در کجاست!در مورد دوم،این که واقعاً آن چیزی که از کودک می خواهیم،جداً چه ضرورتی دارد؟
چهارم: حساب و کتاب امر و نهی هایتان را داشته باشید
یادمان باشد که همیشه حساب و کتاب و تعداد امر و نهی هایمان را در یک روز داشته باشیم.می دانید چرا؟چون والدین زمانی که خسته اند و حوصله ی کاری را ندارند ،تعداد امر و نهی هایمان خیلی بیشتر از زمانی است؟که دوست داریم به دل کودک راه بیاییم تا خودش به کشف محیط بپردازد.
راهکارهای مقابله با لجبازی :
۱_ به کودک میدان دهید(استقلال)
اولین قدم این است که پذیرش خطا را یاد بگیریم. بهتر است به عنوان والد رفتارهای کودک را با توجه به نسل و جنس وی، مورد ارزیابی قرار دهیم و خطاها و رفتارهای او را به شخصیتش ارتباط ندهیم. البته باید او مسئول کارها و رفتارهایش باشد اما لازم است مواظب باشیم که او را سرزنش نکنیم و به او حق دهیم گاهی اشتباه کند
وقتی با او صحبت می کنیم باید واضح، شفاف و ساده و دقیق انتظاراتمان را از کودک بیان کنیم. استفاده از جملاتی مثل «عرضه نداشتی این کار را انجام بدهی» در واقع تخریب شخصیت کودک است. بهتر است به او بگوییم که «اگر می خواهی این کار را انجام دهی، باید ... این گونه انجام دهی»
به این ترتیب به او کمک کرده ایم تا بدون تحقیر و سرزنش به هدفش برسد. باید یاد بگیریم به کودک حق انتخاب دهیم. بهتر است بین چند گزینه موردنظر خودمان به او حق انتخاب دهیم. اگر به او حق انتخاب دادیم در واقع به نظرش احترام گذاشته ایم. مادری که از کودک می پرسد «غذا می خوری یا نه» و پس از پاسخ منفی کودکش به او تشر می زند که باید غذا بخوری، در واقع به او حق انتخاب نداده است.